...بزبز قندی...

ارباب خودم بزبزقندی , ارباب خودم چرا نمیخندی؟؟؟

اون که رفت...

بعد از اینکه اون رفت , من دیگه به مهمترین چیزای زندگیمم بی اعتنا شدم گریه

.

.

.

.

دیگه برام فرقی نمیکنه تو توالت کدوم وری بشینم آرام

...به نام خدا....
تو بیمارستان به دنیا اومدم :)
از بچگی بزرگ شدم *_*
تو دوران کودکیم بچه بودم :/
خوراکیه مورد علاقه ام غذاست :{
با رفیقام دوست شدم #_#
شبا که میخوابم خواب میبینم -_-
صبام وقتی پا میشم بیدار شدم "_"
یه همچین آدمیم خدا حفظم کنه ^_^

فدااااام بشششششین الهی @_@
Designed By Erfan Powered by Bayan