...بزبز قندی...

ارباب خودم بزبزقندی , ارباب خودم چرا نمیخندی؟؟؟

زور...

یارو تو دستشوئی داشته زور می زده یکدفعه برق میره .

شروع میکنه به جیغ زدن فریاد

زنش میگه : چته ؟ برق رفته .

میگه : اِاِاِ خدا رو شکر فک کردم زور زدم چشام کور شد...

اگه فک میکنی...

اگه فک میکنی دلت از دنیا پره

اگه حس میکنی یه مشکلی داری

اگه خیال میکنی سنگین شدی

.

.

.

پاشو برو دستشویی خو الان میترکی متعجب

من ...

من خععععلی بانمکم, نمیدونم چرا...

دست خودم نیست آرام

.

.

.

.

.

ی نیگا کن ببین دست تو نیس خجالتی

هر چقدر میگردم پیداش نمیکنم گریه

...به نام خدا....
تو بیمارستان به دنیا اومدم :)
از بچگی بزرگ شدم *_*
تو دوران کودکیم بچه بودم :/
خوراکیه مورد علاقه ام غذاست :{
با رفیقام دوست شدم #_#
شبا که میخوابم خواب میبینم -_-
صبام وقتی پا میشم بیدار شدم "_"
یه همچین آدمیم خدا حفظم کنه ^_^

فدااااام بشششششین الهی @_@
Designed By Erfan Powered by Bayan