...بزبز قندی...

ارباب خودم بزبزقندی , ارباب خودم چرا نمیخندی؟؟؟

مامانم

این مامان من همچین میاد

وسایل اتاق منو میگرده که

انگار قراره با پلیسا همکاری کنه مردد

والااااااااااااااا...

فدااااااااااااااات
خخخخ خدا نکنه آجی
بماااند دیه

جزو اسراره خخخخ
اوففففففففف

اون اسرارت منو کشته.
نظر بزار گلم:*
گذاشتم عشقم...
خداروشکر من اصلا ازاین موردا نداشتم نه مادر نه پدر نه برادر نه خواهر ! ! !
خوووووووووووووووووووووووووووش به حالت...
همشون که نه...ولی اکثریت این طورین...
منم همین نظرو دارم...
مامان من فقط گوشیمو چک می کنه

که اونم تخصیر خودم بود که شک نموییده
هیییییییییو
مگ چیکار کردی آجی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مادر است دیگــــــــــر...
همه ی مامانا این طورین....
مطمئنی همشون این شکلین؟
واقعا راسته
یه چی از واقعا اونورتر...

آجی من موخوام توی وبت نظر بذارم...
بهش ی چیزی بگو. باید بگی که خوشت نمیاد. من از الان به مادرم فهموندم که قرار نیست راهشو ادامه بدم و عقایدمون کاملا یکی نیست پس نمیتونه انتظار داشته باشه که هر جور اون میخواد رفتار کنم.
نمیگم تند حرف بزن. ولی بگو که خوشت نمیاد و این حریم خصوصیه.
مگ توی گوشش میره بازم کار خودشو موکونه.
مادر چیزیو رو نمیگرده. یعنی جرئتشو نداره. قبلا اتمام حجت کردیم. ولی بعضی وقتا با لحنی که انگار شکاکه با من حرف میزنه و میره رو اعصابم/.
اوففففففففففـ...
مامان منم هر وقت که خوابم میاد میگرده...یا وقتایی که بیرونم.
خب اعتمادشو جلب کن:)میدونم سخته ولی میشه...
عاخه منو خانوادم رابطه خیییییلی صمیمی نداریم باهم...
یعنی چی داره دیوونم میکنه؟؟؟؟زشته مادرته!!!!
عاخه زیادی به من شک داره...:(
مادر است دیگر
گاهی دلش میخواهد کارآگاه بازی در بیاورد
عاخه دیگه زیادی داره کارآگاه بازی در میاره...
عجب مادری:)
داره دیوونم میکنه ...
راستشو بگو؛ چی قایم میکنی؟!!!
عکس؟ سی دی؟ چی؟؟
خخخخ
عکــــــــــــــس
حلول ماه شوال و عید سعید فطر رو بهتون تبریک میگم
مرسی
جمعه ۲۶ تیر ۹۴ , ۱۹:۴۸ ✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
وا مگ قاتلی!؟
شاید مامانم این تصورو از من داره...
آخ آخ
آخ آخ آخ
وات تو دو...
وات نات تو دو...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
...به نام خدا....
تو بیمارستان به دنیا اومدم :)
از بچگی بزرگ شدم *_*
تو دوران کودکیم بچه بودم :/
خوراکیه مورد علاقه ام غذاست :{
با رفیقام دوست شدم #_#
شبا که میخوابم خواب میبینم -_-
صبام وقتی پا میشم بیدار شدم "_"
یه همچین آدمیم خدا حفظم کنه ^_^

فدااااام بشششششین الهی @_@
Designed By Erfan Powered by Bayan