*یا بسم الله الرحمن الرحیم
به جون امامزاده بیژن سفید میدادم سنگین تر بودم
.
.
*این معلمه چی میخواد از جون ما
خدایا خودت ظهور کن مارو از دست این شکنجه گرا نجات بده
.
.
*حالا وسط امتحان من دارم خودکار میجوئم جوابا یادم بیاد
هی بچه ها از این ور و انور کلاس نیگا میکردن شماره سوال میگفتن
"عاخه لامصبا قیافه مو نیگا کنین عاخه به این قیافه میاد سوالارو بلد باشه
ایشششششششششششش"
همشون عین این پسرایی نیگام میکردن که میخوان شماره بدن دی:
.
.
*حالا فک کن وسط امتحان خنده ات بگیره,
منم که هیچ وقت نتونستم جلو خنده خودمو بگیرم...
ینی به نظرتون مراقب چه فکری درباره من کرده؟؟؟؟؟؟؟
.
.
.
.
پیش به سوی شوکولاتی کردن آخرین امتحااااااان,یعنی:
زیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــســـتـــ....
برو که رفتیم :)))))))
- دوشنبه ۱۰ خرداد ۹۵